♫.•*♥♥* عروسـڪ خـانومے*♥♥*•♫

...

سلام دوستان.خوبین؟؟؟؟؟اسرام..اومدم بگم که دیروز با پدری چی خریدیم..یه چیز با ارزش که من عاشقشم..همون که صدای ادمو بلند میکنه.همون که مجری ها در برنامه با اون حرف میزنن که همه صداشونو بشنون..افرین!!صد افرین!!!فرشته های روی زمین!!!میکروفون زرد رنگ واقعی...به کنسرتم بیاین ها...نیاین میکشمتون خوب الان دارم میرم که با میکروفونم حرف بزنم بای بای تا دیدار بعدی. ...

اینم کادوی خداحافظی خانوم حسنی معلم عزیز اسرا جون....تو روز  آخر مدرسه.... اینم از جایزه خانوم مدیر بخاطر کسب رتبه اول در مرحله دوم مسابقه علمی دربین دومها... قربونت برم..دیگه چی میتونم بگم غیر شکر هزار باره خدا بخاطر نعمتی مثل تو..فرشته ام   عاشتم... ...

اینا یه قسمت ازخریدایی هستش که اسرا جونم قبلا  توبحث بازار رفتن وخرید اشاره کرده بود...خوب ما خانوما عاشق خریدیم..اسرالی منم خانومه وبرا خودش خرید کرده....البته از جیب بابایی...ما فقط انتخاب میکنیم بقیه به عهده بابا رضاست...خدا هردوتونو برام نگهداره.....   ...

اسرالی ودوستان کانون قلمچی...روز آزمون در زمستان93 الهی همیشه پاینده وموفق وسلامت باشی..یکی دیگه از افتخارات پرنسس من...اسرا خانوم..کسب رتبه سوم استانی در آزمون قلمچی بود.....  واقعا هوش وزکاوتشو از مامانی داره...   ...

          ژستهای ناز مامان...روزیکه برا ثبت نام  آموزش شنا باهم رفته بودیم...پرنسس مامان فدای نازت...خوب دختر منی دیگه..بایدم خانومو ناز باشی....             بهونه زندگی...جونو عمرم....بودنت....غرور زندگیمه....   ...

اینجا عزیزمامان روز آخر مدرسشه...94/2/30....حیاط مدرسه دوستای گل ...دختر گل من..من ازتو خوشحالتر بودم عزیزدلم..آخه بسلامتی وبا رتبه عالی امسالم منو سربلندتر ازسال قبل کردی. همون روز اما بعد مدرسه..نفس مامان بادوستا قرار گذاشته بودن برا خداحافظی بعد مدرسه توپارک جلو خونمون حسابی بازی کنن وخوش بگذرونن..بله منم که عاشق یکی یدونمم..نمیتونم خواسته جیگرمو رد کنم...یه خاطره از چندین خاطره اونروز عزیزم...(ترانه_عسل_والبته خانوم من) اینجا شبنم جون به ما اضافه شدن... خلاصه خاطره وعکس زیاده ولی به همین بسنده میکنم.خدایا:شکرت میکنم بخاطر این فرشته ناز که دادی...انشالله همیشه عین 9سالت باعث غرور منوبابا بمونی... ...

سلام بچی ها....اسسسسسسرررررااااممممم.. امروز خیلی خوش گذشت اخه بیرون بازار بودیم.....خیلیی یعنی یه عالمه وسایل خریدیم... ای ای ای یه دستبند خریدیم یعنی مامانی عزیزم با بابایی خریدندو اسممو روش نوشتند. الان دستمه میدونین؟؟؟؟؟؟؟؟؟..  خوب بیاییم سر اصل مطلب..یعنی مامان خوشگل و خوش تیپ و مهربونم...ای مامان وقتی فهمید که در مسابقه ی علمی مدرسه اول شدم یک بسته گواش 6 رنگ خرید...قربونش برم که همیشه اول من و بعد خودشو میدونه ..... خدا سایتو   از سرم کم نکنه ...یک روز که  مامانی داشت سیب زمینی پوست میکند گفتم که مامانی کمی اضافه پوست بکن و برام سیب زمینی سرخ کرده درست کن...قربونش برم زودکی درست کرد...ماما...

سلام دوستانی.....اسیه...قربون مامانی بشم که منو از تههههه دلش دوست داره نه مثل بعضی ها الکی دوست داشتن...منو با شاه بانو گفتن بزرگ نمی کنه بلکه نشون میده.....ای بعضی ها اعصابشو خراب کنین با من طرفین اینو تو اون مغز پوسیدتون فرو کنین ها..من مثل مامانم زود گذشت نیستم...پس با دم شیر بازی نکنین...به دلم غم بدین به دلتون غم میدم....دوستت دارم مامانی....... عشق من مامانی...... ...