♫.•*♥♥* عروسـڪ خـانومے*♥♥*•♫

سلام دوستان..اسرام..امدم خبر جدیدو بهتون بدم.نویسنده وبلاگ تغییر کرد..من اسرا نویسنده ی وبلاگ شدم...مامانم نویسنده ی وبلاگو تغییر داد به اسم من..میگه بزرگ شدم و میتونم وبلاگمو مدیریت کنم.از فردا عکسای جدیدو میذارم تا دیدن فرمایید.توجه توجه: خواهشمندیم خیلی زیاد نظر داده و پسند کنید جدا}خوب دیگه خبرو دادم دووووسسستتتااان..                                 اسرا نویسنده   ...

...

امسال دخترنازم..روزه اولی شد..اینجافرشته نازم داره نمازظهرشومیخونه..منم ازفرصت استفاده کردم واین لحظه اولین ارتباطش بخدا رو جاودانه کردم..راستش خوشحالم:آخه هرچی گفتم:نگیر:نمیتونی:ثابت کردیکه اراده قوی داری..خدایا"ازت ممنونم..ممنونم که این فرشته ناز وپاک روبهم بخشیدی...والبته شکرت میکنم وازت میخام"همیشه پشت وپناه  نازم باشی:تاهمیشه پاک بمونه.... نماز وروزه ات قبول الهه ناز مامان....     ...

یه روز پرآرامش باتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو فد ای دلبری ونازت بشم ...خونه باوجودعروسکی مثل تو خونس ...

سلام دوستان من..اسرالی خیلی شاد داره مینویسه امروز خیلی خیلی خوش حالم اخه با شبنم جون دوست خوبم قرار گذاشتیم برا رفتن به پارک منظریه...قرار شد ساعت 7 کنار حوض اول باشیم.بهش گفتم من گوشیمو بر میدارم تو هم بردار تا هماهنگ کنیم... به خاطر همین خیلی خوش حالم..شبنم جونم با مامانش میاد پارک..پس من باکی میام؟؟؟؟؟؟تنها؟؟؟؟ نه بابا!!!منم با پدر بزرگ مهربان و خوش اخلاق و عزیزم میام.10 تا هم کارت شهر بازی دارم..سه تاشم میدم  شبنم. فکر کردین من میرم خوش میگذرونم مامانو مامان بزرگ گلم خونه میمونن؟؟؟؟؟نه.. وقتی از پارک برگشتم باهم میریم حیاط خودمون اردوی خانوادگی..   ...

اسرا خانوم وبابا رضا تصمیم به گردش بابایی ودخملی گرفته بودن....خیلی هم بخودشون خوش گذروندن...کلی هم خاطره ساختن.منم حیفم اومد تکه ای از این خاطرات رو بادوستان وبلاگیش تقسیم نکنم.. اول کارشون روبا بازدید ازموزه شروع کردن..قربونت برم عروسک خانوم من... بعد گردش در پارک خاقانی  ادامه یافته.... بعد طبق معمول بی شهربازی که تفریح اسرا خانم کامل نمیشه...پس پیش بسوی ائل گلی.... البته من بقسمت آروم شهربازی بسنده میکنم..... بعدپیاده روی و خوشگذرونی وشادی  وجیغ وداد وهورا توشهر بازی شاهزاده خانوم حتما گرسنه شدن...پس سفارش غذای موردعلاقه ورستوران... خلاصه این عکسها گوشه ای از خ...

    اینجا روزیکه باعزیزدلم رفته بودیم تاازمدرسه پوشه کارشونو بگیریم..بازم بعد گردش پارک"رفتیم... ازت ممنونم نفس مامان که با هزاران تعریف وتمجید از وضعیت درسیت پوشه کارتو خانم حسنی معلم عزیزت تحویلم داد.از اونجاییکه دخترنازم نابغه کلاسشونم هست خانم معلم علاقه خاصی به اسراخانوم داشت.موقع خداحافظی بعد گریه دلتنگی هردو(خانم معلم وعمر وافتخارمن) لطف کردن عکس یادگاری با شاگرد عزیزش گرفتن....   ...

   از عکسهای دختر گلم..همدم مامان...تو تولد خودمونی اما گرم پایان 8سالگیشه... یعنی 19مهر93...انشالله همیشه زنده باشی   شاهزاده خانوم من تا منو بابایی ومامان جون وبابا جونو دایی پرویز هستیم:مطمئن باش  لحظه شمار روز تولدت هستیم.... ...